ایران کشوری است که در مقابل مسائل و انحرافات متنوعی قرار گرفته است و آسیب های اجتماعی زیادی بر آن وارد است. از طرفی مردم با فرهنگ ها ، گویش ها ، آداب و رسوم ، هنجار های متفاوتی در جای جای آن زندگی می کنند و از طرفی دیگر هر دسته از مردم با مشتراکات اجتماعی ، باز هم درگیر خرده فرهنگ ها و ارزش های متفاوت بین هر قشر از جامعه خود هستند . همچنین به نظر من، توجه به دین و عقاید دینی و بروز انقلاب ها و دگرگونی های فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی، موجب تغییر برخی هنجارها و تفاوت های فرهنگی بین بسیاری از اقشار جامعه شده است و همین شکاف میان نسل ها، به برخی از انحرافات اجتماعی دامن زده است. به همین خاطر زمانی که در مورد آسیب های اجتماعی صحبت می شود ، باید تمام این عوامل در نظر گرفته شوند زیرا هر کدام به نوبه ی خود در روند این انحرافات تاثیر گذار هستند.
ایران نیز به عنوان کشوری با اقشار مختلف دارای انحرافات بسیاری است . در واقع همین مسئله باعث می شود که ایران نسبت به انحرافات اجتماعی مستعد تر باشد . اگر بخواهیم از دیدگاه فرهنگی به آن نگاه کنیم هر یک از این اقشار درون خود دارای خورده فرهنگ هایی هستند که دارای ارزش ها و هنجارهای متفاوتی با هم هستند. برای مثال در ایران برخی آداب و رسوم در جوامع ترک زبان عادی است که در جوامع دیگر غیر عادی یا حتی زشت تلقی می شود . برای مثال مرسوم است که خانواده ی پسر در زمان خواستگاری بدن برهنه ی دختر را ببینند که از نداشتن عیب و ایراد او اطمینان حاصل کنند.
بنابراین وقتی از یک آسیب اجتماعی صحبت می شود نمی توان یک یا دو عامل به طور قطعی برای آن در نظر گرفت و. در واقع در بررسی انحرافات اجتماعی باید به طور نسبی نگاه کرد و تمام عوامل پیرامون و تاثیر گذار را در نظر گرفت .
اگر بخواهیم به صورت جزئی تر نگاه کنیم می توان گفت: یکی از مهم ترین مسائلی که سبب انحرافات اجتماعی می شود اختلاف اقشار و طبقات مختلف جامعه است که اخلافات فرهنگی را به همراه می آورد. همین مسئله در نظریه ی فشار اقتصادی به نوعی مطرح می شود که "فقر باعث جرم می شود " . (ستوده ، 1389: 129 ) این می تواند نشان دهنده ی این باشد که اختلاف طبقاتی در به وجود آمدن انحراف اجتماعی تاثیر عمیقی دارد . همان طور که در این نظریه نیز مطرح می شود زمانی که جامعه هدفی را برای اعضای آن در نظر می گیرد ولی راه ها و وسائل رسیدن به آن هدف را در اختیار تمام افراد از هر طبقه ی اجتماعی قرار نمی دهد ، نوعی دوگانگی وجدایی بین افراد به وجود می آید که موجب آسیب های اجتماعی می شود . مثلا افراد در قشر پایین جامعه قادر تامین هزینه های مالی یک خانواده را نیستند بنابراین ازدواج نمی کنند و برای تامین نیاز های جنسی خود را بیرون از چهارچوب خانواده بر طرف می کنند و همین موجب آسیب های اجتماعی زیادی مانند شیوع بیماری ، افزایش روسپیگری و کم شدن انگیزه ی افراد برای ازدواج و ... می شود .
آسیب های اجتماعی ناشی از تفاوت های طبقاتی و فرهنگی تنها در قشر پایین و فقیر جامعه تعریف نمی شود ، بلکه در اقشار ثروتمند نیز وجود دارد . مسائل اجتماعی می تواند افراد ثروتمند را به گوشه گیری یا سرکشی تشویق کند . در ایران به علت این که داشتن پول و سرمایه یکی از مهم ترین شرایط رسیدن به موفقیت تعریف می شود ، قشر ثروتمند ، از این وسیله برای رسیدن به هدف برخوردار است . اما در مواقعی هم هدف ارزش خود را از دست می دهد و هم وسیله . برای مثال در سمینار های روان شناسی اغلب این عامل مطرح می شود که چون جوانان در قشر مرفه برای رسیدن به اهداف خود بیش از اندازه از سوی خانواده حمایت می شوند و امکانات مالی کاملی در اختیار آنها است ، برای رسیدن به آن اهداف تلاش چندانی نمی کنند و به مرور زمان هدف ها برایشان بی ارزش می شوند و کناره گیر و گوشه گیر می شود و خود را فردی بی ارزش و بی مسئولیت می داند و اغلب به لذت گرایی روی می آورند . به همین خاطر در اقشار متوسط تمایل به تحصیلات عالی و اهداف عالی اجتماعی بیشتر است چون برای رسیدن به اهداف خود تلاش بیشتری می کنند و در نتیجه ارزش آنها را بیشتر می دانند .
تفاوت ها فرهنگی نیز میان طبقات مختلف جامعه موجب انحرافات اجتماعی می شود و از جمله این که افراد هر طبقه خود را کاملا جدا از طبقه ای دیگر می بینند . برای مثال افراد در طبقه ی پایین ، به علت مشکلات مالی خود را ضعیف تر از سایر طبقات می دانند ، در نتیجه طبقه ی مرفه می تواند به راحتی آنها را مورد ظلم قرار دهد. در واقع پیشرفت افراد نسبت به طبقات دیگر نفرت و تعصب خاصی پیدا می کنند. به طوری که نسبت به هم جبهه گیری دارند و این خود موجب می شود که انسجام یک جامعه متلاشی شود. برای مثال گاهی قشر متوسط یا پایین جامعه ، طبقه ی مرفه را مسئول مشکلات و مسائل خود می دانند در نتیجه این را حق خود می دانند که از آنها دزدی کنند یا نسبت به آنها جبهه بگیرند.
گرچه نمی تواند جامعه ای را یافت که دارای اخلاف طبقاتی یا تفاوت های فرهنگی نباشد ، اما با بررسی این وقایع می توان نتیجه گرفت که با وجود اختلاف طبقاتی و تفاوت های فرهنگی ، انسجام و همبستگی برای جلوگیری انحرافات و کجروی های بسیار مهم است . افراد درهر طبقه از جامعه باید با توجه به شرایط خود دارای اهدافی باشند که وسائل رسیدن به آن نیز برایشان مقدور باشد تا تعادل برقرار شود. همچنین در قشر متوسط و مرفه نیز اگر تعادل برقرار نباشد مشکلاب بسیاری به وجود خواهد آمد.
نوشته : م . سریرا
واقعا عالی بود
پاسخحذفمن دانشجوی عمرانم از رشته جامعه شناسی هیچی نمیدونم هیچوقتم فکر نمیکردم انقدر جذاب باشه .همه مطالبی که گذاشتین خوندم
کاش تصمیماتی که واسه مسایل اجتماعی تو کشور گرفته میشه بر اساس نمونه هایی از این تحقیقات شما بود
میدونم حرفی که میزنم تو شرایط فعلی اصلا منطقی و شدنی نیست
پاسخحذفاونهایی که دم از کشور اسلامی و پسندیده بودن حجاب میزنن عزیزان من تصور کنید فقط 1 ساعت اونم نه تو کل کشور فقط تهران 1ساعت حجاب رو آزاد بذارن
فکر میکنید چی میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اول ، خیلی ممنون از توجه و لطف شما .
پاسخحذفامیدوارم مقاله های آینده نیز مورد توجه شما قرار بگیرد.
دوست عزیز ، اگر حجاب را آزاد بگذارند می توان تصور کرد که چه اتفاقی خواهد افتاد . باید توجه داشته باشید که من موافق یا مخالف حجاب نیستم .
حرف شما درست است که با این که همه میگن حجاب پسندیده است و انسان را پاک نگاه می دارد ،آیا این استدلال درست است ؟؟ همانگونه که گفتید ، اگر حجاب را برداریم ، این انسان های پاک به چه تبدیل می شوند و این پاکی چه می شود .
در واقع حرف من این است که حجاب راه حل انحرافات اجتماعی ما نیست .