۱۳۹۰/۴/۲

تاثیر علم و تحصیل در شکل گیری انقلاب ایران

مقدمه :
بررسی انقلاب ها در طول تاریخ نشان می دهد که برای وقوع یک انقلاب وجود شرایطی لازم است. در پشت هر انقلاب ایده ای وجود دارد و قشر عظیمی از مردم که آن ایده را حمایت می کنند. به وجود آمدن این ایده منوط به شرایط حاکم بر جامعه آن زمان است که معمولا توسط یک فیلسوف ، نویسنده یا دانشمند ارائه می شود. در همه ی انقلاب ها فردی وجود دارد که به عنوان رهبر در نظر گرفته می شود. نمی توان گفت که همه ی انقلاب ها تنها در شرایط بد اقتصادی مردم اتفاق افتاده است. اما انقلاب ایران از جمله انقلاب هایی بود که شرایط نا مساعد اقتصادی در آن تاثیر به سزایی داشته است. پیش انقلاب ایران هم مانند بیشتر انقلاب ها نظیر انقلاب فرانسه و روسیه ، نابرابری اجتماعی و قشر های متعدد اجتماعی وجود دارد. طبقات وقشر های مختلف اجتماعی ایران هم شامل طبقه مسلط ، متوسط و کارگران می شد که هر کدام دارای زیر مجموعه هایی بودند. طبقه ی مسلط شامل خاندان سلطنتی ، کارمندان سطح بالای اداری ، زمین داران بزرگ ، خان های عشایر ، علمای با نفوذ و تجار ثروتمند بود. طبقه ی متوسط به دو دسته ی متوسط جدید و سنتی تقسیم می شد . طبقه کارگر شامل مردم عادی ، کارگران و زارعین بود. ) احمد اشرف و علی بنو عزیزی ، 86 -76 ، 1387 ؛ ادوارد برون ، 511 ، 1338 )
با توجه به مطالعاتی که انجام دادم در شکل گیری انقلاب مهم ترین و تاثیر گزار ترین طبقه ی اجتماعی طبقه ی متوسط جدید بود که البته طبقه ی متوسط سنتی نیز تاثیرات به سزای داشته است.


به وجود آمدن طبقه ی متوسط جدید و تاثیر آن بر روند انقلاب
قبل از انقلاب اسلامی ایران و به خصوص در دوره ی رضا شاه ، وارد عرصه ی تحصیل و علم آموزی شدند. رشد نظام اداری و تولیدی ایران و نیازی که به افراد متخصص و مدیر و کار آمد احساس می شد، ایرانیان را به سوی تحصیل علم یا حرفه سوق داد. رشد سریع سواد آموزی و تحصیل علم و حرفه طبقه ای را تشکیل داد که از آن به عنوان طبقه ی متوسط غیر سرمایه دار یاد می شود. این طبقه ی اجتماعی شامل افراد با حرفه ی آزاد ، کارمندان دولتی ، پرسنل نظامی ، کارمندان اداری ، تکنسین ها و همچنین روشنفکران می شد. اعضای این طبقه یکی از مهم ترین عاملان در ایجاد روندی برای ایجاد نوسازی و یا اصلاحات در دوران پهلوی بودند . (یرواند آبراهامیان ،457 - 462 ،  1387 ؛ احمد اشرف و علی بنو عزیزی ، 59 ، 1387)
            توسعه هایی که رضا شاه برای تشکیل ارتش و نظام های اداری انجام داد موجب شد که طبقه ی متوسط در ایران بروز پیدا کند. به خصوص این طبقه توانستند خود را در ارتش بروز دهند. زیرا تا آن زمان اکثر فرماندار های ارتش از کشورهایی مانند روس و سوئد بودند اما به تدریج افراد این طبقه در ارتش جایگزین شدند. ( میشل فوکو ، 9 ، 1377 ) با توجه به این که هر سال افراد زیادی برای آموزش های نظامی به اروپا اعزام می شدند ، ارتش به سرعت رشد کرد و به پیروزی های مانند پیروزی ایلات شوروی دست پیدا کرد و این موجب شد که افسران ارتش در دوره ی رضا شاد صاحب منزلت اجتماعی شوند و بخش صاحب امتیازی از طبقه ی متوسط را تشکیل دهند.
با پیشرفت نظام اداری دولت و توسعه های صنعتی نیاز به نیروی انسانی در اداره ها و کارخانه ها و بنیاد های بازرگانی که متعلق به دولت بودند ، بیشتر شد . به همین علت تعداد مراکز آموزشی و مدارس بیشتر شد و درس ها جدید تر شد طوری که در هنگام کناره گیری رضا شاه تقریبا 5000 فارغ التحصیل دانشگاهی وجود داشت که یک پنجم آنها تحصیلات اروپایی داشتند و همچنین تعداد افراد تحصیل کرده در مقطع های دیگر رو به افزایش بود. ( احمد اشرف ، علی بنو عزیزی ، 86 – 90 ، 1387 )
به طور کلی شرایط طبقه ی متوسط در هر دو پادشاه دوره ی پهلوی مطلوب بوده است . به خصوص در دوران سلطنت رضا شاه . زیرا شیوه ی زندگی و ارزش های غربی مانند این طبقه با افراد حکومتی سازگار بود و بیشتر آنها آرزو ها و  منافع مادی خود را با رضا شاه پیوند زده بودند. اما از نظر سیاسی به طبقه ی متوسط اهمیت چندانی داده نمی شد . آنها فرصتی برای مشارکت های سیاسی نداشتند به خصوص در دو دهه ی آخر حکومت پهلوی و پس از کناری گیری رضا شاه ، نظام حکومت موجب نارضایتی و در نهایت مخالفت با رژیم شد. به همین ترتیب فعالیت های سیاسی در طبقه ی متوسط به خصوص میان روشنفکران گسترش یافت. (یرواند آبراهامیان ، 79 ، 1387 ) روشنفکران به تشکیل حذب توده ، جبهه ملی و بسیاری از سازمان های سیاسی و حرفه ای ، انتشار روزنامه ها و مجلات در مخالفت با حکومت پرداختند.  چون در آن زمان درصد بالایی از مردم جامعه را طبقه ی متوسط تشکیل می دادند و این طبقه شامل افراد تحصیل کرده ، با سواد و روشنفکران بود، دولت نمی توانست به آسانی رضایت آنها را جلب کند. بنابراین اغلب روشنفکران را از فعالیت های سیاسی منع کردند و آنها را در تنگنا گذاشتند . اما این نه تنها باعث نشد که آنها از فعالیت های خود کناره گیری کنند بلکه آنان همچنان در گروه های جبهه ی ملی یا نیرو های چپ غیر توده ای باقی ماندند. این عمل باعث شد که بسیاری از نویسندگان ، شاعران، معلمان ، حقوقدانان ، پزشکان ، مهندسان و علی الخصوص دانشجویان در مورد روند اداره ی صحیح کشور دچار تردید شدند یا با آن مخالفت کردند. سرکوب کردن و ناکام ماندن این طبقه از سوی دولت باعث شد بسیاری از دانشجویان به عقاید چپ گرایانه و انقلابی گرایش پیدا کنند و سازمان های سیاسی ، انقلابی یا چریکی تشکیل دهند . حتی در خارج از کشور، در ایالات متحده و اروپا، مجمع دانشجویان ایرانی دارای هواداران بسیاری شد که به مخالفت با رژیم شاه می پرداختند. ( یرواند آبراهامیان ، 82- 80 ، 1387 ؛ یرواند آبراهامیان ، 340 – 358 ، 1377 )
به طور کلی روشنفکران و تحصیل کرده ها در روند توسعه ی انقلاب نقش مهمی ایفا کردند. روشنفکران تشکیل می شدند از قشر کوچک اما مهم جامعه که به علت کمی تعدادو ناهمگون نمی توانستند طبقه ای از اجتماع را تشکیل دهند. با این حال همگی خواهان درگرگونی بنیادی از لحاظ اقتصادی ، سیاسی و ایدئولوژیک بودند. نگاه آنها به تاریخ به صورت جریان بی وقفه ای بود که پیشرفت بشر در آن به وقوع می پیوست . آنها در ابتدا خواستار اصلاحات بودند و جزم اندیشی و امپرایالیسم و استبداد سلطنتی را مانع پیشرفت کشور می دانستند . زیرا به عقیده ی آنها استبداد سلطنتی دشمن آزادی ، برابری و برادری و جزم اندیشی مذهبی را مخالف تفکر اخلاقی و علمی و امپرایالیسم را استعمار گر کشوران کوچکی مانند ایران می دانستند و خواهان برکناری این سه بودند. طبقه ی روشنفکر به مشروطیت ، سکولاریسم و ناسیونالیسم معتقد بود و آن را ابزاری برای داشتن جامعه ای قدرتمند و توسعه یافته به شمار می آوردند زیرا مشروطیت مانع سلطنت ارتجاعی و سکیولاریسم مانع نفوذ محافظه کارانه ی روحانیون و ناسیونالیسسم می توانست امپریالیسم را از بین ببرد. ( یرواند آبراهامیان ، 460 ، 79، 1387 ؛ احمد اشرف ، علی بنو عزیزی ، 87- 89 ، 1387 )
 از جمله روشنفکران آن زمان سید جمال الدین افغانی بود. او ابتدا در صدد ترغیب کردن رضا شاه برای مبارزه با انگلیس شد اما چون موفق نشد به روحانیون محافظه کار و اصلاح طلب روی آورد . زیرا معتقد بود اصلاحات به ویژه اصلاحات سیاسی و آموزشی کشور در برابر غرب می تواند در پیشرفت موثر واقع شود . اگر چه او موفق نشد اما توانست بسیاری از تحصیل کرده ها را پیرو خود سازد . ( ادوارد برون ، 2- 30 ، 1338 ؛ یرواند آبراهامیان ، 80- 84 ، 1387 )
اصولا در بیشتر جوامع برای قشر دانشجو و روشن فکر احترام خاصی قائل هستند و تفکرات این قشر تاثیر زیادی بر روی مردم عادی و طرز فکر آنها می گذارد . این خود یکی از مهم ترین عامل هایی است که حکومت برای حفظ بقای خود بیشتر روی سرکوب قشر تحصیل کرده تمرکز می کند. افراد تحصیل کرده با نگاهی باز تر به مسائل نگاه می کنند و همه ی آنها تمایل به پیشرفت و اصلاحات در هر زمینه ای دارند . این طرز فکر است که آنها را از مردم عادی و بی سواد متمایز می کند . چون اغلب به دنبال اصلاحات هستند در ابتدا به دنبال مخالفت با حکومت نیستند اما زمانی که اصلاحات را آن گونه که باید نمی بینند ، به تشکیل دادن سازمان هایی برای مخالفت و حتی انقلاب اقدام می کنند. چون قشر تحصیل کرده دارای تاثیر زیادی روی طرز فکر مردم عادی است پس عامل خطری برای حکومت به شمار می آید . زیرا اگر مردم عادی هم با آنها هم عقیده شوند ، ناگهان توده ی عظیمی از مردم به وجود می آیند که مخالف حکومت هستند و آن وقت حکومت نمی تواند به آسانی جایگاه خود را حفظ کند. بنابراین از ابتدا سعی می کند قشر دانشجو و روشن فکر را در کنترل خود داشته باشد چنانچه در بالا هم ذکر شد ، رضا شاه در زمان خود همین کار را می کرد و با دادن امکانات به طبقه ی متوسط جدید که شامل محصلان و روشنفکران بود و اهمیت دادن به تحصیل مردم ، این قشر را از خود راضی نگاه داشته بود . اما پس از برکناری اش مردم خواهان داشتن تاثیر تقریبا مستقیمی بر روی اوضاع حکومت شدند و سرکوب آنان یکی از مهم ترین عوامل برای ایجاد انقلاب توسط آنان بود.
           روندی که در اکثر انقلاب هایی که توده ای از مردم به مخالفت با رژیم ( مانند انقلاب فرانسه ) می پردازند رخ می دهد ، این است که در ابتدا مردم خاستار رفع مشکلاتشان از قبیل مشکلات اقتصادی ، تحصیلی ، اجتماعی و ... هستند. اما زمانی که توجهی به این مشکلات نمی شود ، مردم به درستی عملکرد رژیم شک می کنند و خواستار اصلاحاتی در عملکرد دولت و حکومت می شوند. زمانی که باز هم به خواسته ی آنان توجهی نمی شود ، تفکرات مردم به سوی انقلاب می رود. در انقلاب ایران هم مردم از ابتدا خواستار انقلاب نبودند ولی به تدریج به خاطر شرایط جامعه و اصلاحاتی که دولت انجام نداد ، انقلاب را چاره ی حل مشکلات خود دیدند. در آن زمان هر طبقه از مردم به نوعی از حکومت ناراضی و مخالف یک سری از عملکرد های آن بودند . تماس و برخورد با غرب موجب گسترش طبقه ی روشنفکر و متوسط سنتی شد و نارضایتی اجتماعی فراگیر شد. اغلب روشنفکران از روند آهسته نوسازی و فساد زیاد و طبقه ی متوسط سنتی از بی دفاعی حکومت در برابر بیگانگان ناراضی بودند . همنین مردم عادی  که شامل صنعت گران و توده های مردم روستایی می شد از پایین آمدن ناگهانی سطح زندگی و از حضور رقبای غربی و مالیات های زیاد بسیار ناراضی بودند . ( یرواند آبراهامیان ، 463 – 472 ، 1387 ؛ احمد اشرف ، علی بنو عزیزی ، 61 – 63 ، 1387 ) البته نمی توان تاثیر روحانیون را در روند انقلاب و تاثیر آن ها روی قشر روشنفکر نادیده گرفت که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.


    قشر متوسط سنتی و روحانیون تاثیرات آنها در انقلاب
              قشر دیگری از جامعه که بر وقوع انقلاب ایران تاثیر داشته است و جزو قشر های متوسط محسوب می شود، قشر متوسط سنتی است. این طبقه شامل مردم با کارکرد های سنتی مانند روحانیون، بازاریان ، تجار، کسبه بودند . با رشد سریع شهر نشینی و کارگاه های صنعتی بازار گسترش یافت و تعداد کسبه ای که بازار پیوستند، بیشتر شد. بازاریان با یکدیگر علاوه بر ارتباط کاری ، توی رابطه ی دوستی داشتند. پیوند های مشترک مذهبی، سیاسی و برخورد های فردی و همکاری بین آنها باعث به وجود آمدن اتحاد و همبستگی می شد. با توجه به شرایطشان در دوره ی پهلوی اعطاف پذیری زیادی هم در مقابل حکومت از خوب نشان دادند. بازار یکی از پایگاه قدرت سیاسی و مالی محصوب می شد اما در زمان گسترش مخالفت ها ، قشر تحصیل کرده روی این طبقه نیز تاثیر گذاشتند و بازار به نهاد های مذهبی شیعه و سنگر جنبش های اعتراضات سیاسی مردمی مانند جنبش های ضد جمهوری خواهی ، جنبش ملی شدن صنعت نفت ، شورش های مردمی در شهر ها و انقلاب بهمن ماه ، تبدیل شد.  ( یرواند آبراهامیان ، 75- 79 ، 1387 )
             روحانیون نیز در این طبقه قرار دارند. تفکرات روحانی ها و عملکرد آنها در شکل گیری انقلاب تاثیر به سزایی داشته است. زیرا همانطور که اشاره شد، در شکل گیری و پیشروی یک انقلاب وجود رهبر و تفکراتی که مردم را هدایت کند الزامی است. روحانیون با سلطه ای که از طریق علم فقه روی مردم داشتند، در روند شکل گیری انقلاب نقش مهمی داشتند. همچنین پیش از انقلاب گرایش به حوضه ی علمیه گسترش یافت و دانشجویان و روشنفکران دیگر نیز هر کدام از تفکرات یک روحانی حمایت می کردند که البته اصل تفکرات روحانی ها بسیار شبیه به هم بود. به همین علت حضور بارز روحانیون را هم در انقلاب اسلامی و هم در جنبش های سیاسی دیگر مانند ملی شدن صنعت نفت، مشاهده می شود.
             در دوران رضا شاه ، روحانیات شیعه بسیاری از کارکرد های سنتی خود را از دست دادو دولت فشار زیادی بر آنها وارد آورد . بنابراین تعداد کسانی که به حوضه می پیوستند کاهش یافت حتی برخی از روحانیون برای یافتن شغل مجبور به تغییر لباس سنتی خود شدند. به هماین علل موقعیت اقتصادی و سیاسی روحانی ها ضعیف شد. اما همچنان استقلالشان را از دولت حفظ کردند. پس از برکناری رضا شاه ، روحانیون برخی از امتیازات گذشته ی خود را بدست آوردند کمک های مالی زیادی به آنها از سوی دولت و مردم انجام شد و از موقعیت مناسب اجتماعی برخواردار شدند. بنابراین تعداد کسانی که به حوضه ی علمیه می پیوستند روز به روز در حال گسترش بود و دولت نیز امکاناتی را در اختیار آنان قرار داد و قم به یکی از مراکز مهم سیاسی و روحانی تبدیل شد. با فراگیر شدند تحصیل در حوضه ی علمیه حتی فارغ التحصیلان مدارس دیگر هم تمایل یافتند در حوضه ادامه ی تحصیل کنند و این تاثیر زیادی روی تفکرات قشر تحصیل کرده و روشن فکر در آن دوره داشت. همچنین اغلب خانواده های روستایی و طبقه ی کارگر نیز تمایل یافتند که به حوضه بپیوندند. بنابراین ملاحظه می شود که قسمت عظیمی از جمعیت مردم که بیشتر شامل روشنفکران و تحصیل کرده ها بود،  یا تحت تاثیر تفکرات یک روحانی بودند یا خود  قسمتی از تحصیلات خود را در حوضه به پایان رسانده بودند. بنابراین روحانیون تاثیر زیادی روی عکس العمل و تفکر توده ی عظیم مردم که باعث وقوع انقلاب ایران شدند، داشتند. به همین علت ، حکومت نیز زمانی که جهت گیری سیاسی مردم عادی و روشنفکران و تاثیر گیری آنها روحانیون را مشاهده کرد، روحانیون را تحت فشار  قرار داد که این نه تنها اوضاع حکومت را بهتر نکرد ، بلکه باعث شد افرادی که تا آن زمان به این جریانات بی تفاوت بودند، نسبت به جریانات حکومت توجه نشان دهند. ( احمد اشرف ، علی بنو عزیزی ، 90-96  ، 1387 ؛ میشل فوکو ، 33 ، 1377 )
              روحانیون با ارائه دادن ایده ای که برای شروع یک انقلاب الزامی بود ، توده ی عظیمی از مردم را به یک سو راهنمایی کرد و در همان زمان ها بود که آیت الله خمینی رهبری را بدست گرفت و با تاثیری که روی تحصیل کرده ها و روشنفکران ک حالا برخی از آنها نیز روحانی شده بودند، گذاشت و همچنین تاثیری که روشنفکران و تفکرانشان روی مردم عادی داشت ، انقلاب ایران به وقوع پیوست. ( ادوارد برون ، 364 ، 1338 )
               در طول تاریخ و روند شکل گیری انقلاب مشاهده می شود که از آن زمان که مردم به تحصیل علم گرایش پیدا کردند و تفکری نو برای داشتن حکومتی بهتر دز آنها شکل گرفت، زمزمه های اصلاحات شکل گرفت و چون آن اصلاحات عملی نشد ، مردم تفکراتشان با تاثیر گیری از روحانیون ، به سون انقلاب شکل گرفت. تاثیر گذاری مردم تحصیل کرده و روشن فکر رو مردم عادی برای ایجاد یک انقلاب یا حتی یک کودتا در همه ی انقلاب های مردمی مشاهده می شود. حتی در جنبش های سیاسی اخیر که پس از انتخابات 1388 صورت گرفت، از دانشگاه ها ، مراکز آموزشی ، تحصیل کرده ها و روشنفکران شروع شد و به خاطر تاثیر این قشر بر مردم عادی ، حکومت با حساسیت و حتی خشونت مانع پیشرفت اعتراضات این قشر شد زیرا می دانست ممکن است مانند انقلاب اسلامی ایران، این تاثیر گذاری روی مردم عادی تاثیر بگذارد و ناگهان توده ی عظیمی از مردم مخالفت خود را با رژیم ابراز کنند.



نگاهی بر وضعیت روشنفکران و تحصیل بعد از انقلاب
            بعد از انقلاب اسلامی روشنفکرانی که با روحانیون همراه شده بودند ، و موافق رژیم عمل نموده بودند ، جایگاه خوبی کسب کردند و اغلب آنها استاد های دانشگاه ، نویسنده یا به شغل های دولتی مناسب روی آوردند. وضعیت تحصیل نیز پس از انقلاب دچار دگرگونی شد . تعداد دانشگاه ها و مراکز آموزشی و تحصیلی بیشتر شد و امکان تحصیل برای دختران با ساخته شدند خوابگاه ها فراهم آورد که بعد ها مشخص شد که کیفیت مناسبی نداشتند. این پیرفت در حالی بود که 90% کشور های دنیا در حال پیشرفت در این زمینه بودند و به تحصیل اهمیت زیادی می دادند . زیرا هرچه تعداد افراد تحصیل کرده بیشتر باشد ، پیشرفت کشور نیز سریع تر خواهد بود .
            بعد از انقلاب اسلامی در روستا ها و همه ی شهر ها مدارسی ساخته شد و همچنین تعداد دانشگاه ها نیز افزایش یافت . همچنین سواد آموزی برای همه ی رده های سنی فراهم گردید . امروزه در بیشتر استان های کشور دانشگاه وجود دارد و دختران خیلی راحت تر می توانند به دانشگاه راه پیدا کنند . با این حال ، در مطالعات اخیر سطح علمی که در دانشگاه های بیرون وجود دارد ، در سطح مناسب و مطلوبی نیست . به عبارتی سطحی از علم که در دانشگاه ها آموزش داده می شود در سطح جهان ، رده ی پایینی دارد . در حالی که در دوره ی پهلوی و رضا شاه سطح آموزشی دانشگاه ها ، سطح بالایی محسوب می شد .
            اما متاسفانه پس از انقلاب اقلیت بهایی از رفتن به دانشگاه محروم شدند و تحصیل آنها در مدارس نیز دچار مشکلات زیادی شد . حتی تا سال های اخیر نیز امکان دادن کنکور برای آنان فراهم نبود و پس از حصول اجازه ی آن ، اکثر رتبه ها به نمایش گذاشته نشد. این در حالی است که اکثر روشنفکران این زمان ، با این بی عدالتی برخورد می کنند و آنان نیز از نظام آموزشی کشور ناراضی و خواهان اصلاحات هستند.




منابع:
اشرف، احمد و بنوعزیزی ، علی ، 1387 ، طبقات اجتماعی دولت و انقلاب ایران ، ترجمه ی سهیلا ترابی فارسانی ، انتشارات نیلوفر ، تهران
آبراهامیان ، یرواند ، 1377 ، ایران بین دو انقلاب - از مشروطه تا انقلاب اسلامی ، ترجمه کاظم نیرومند ، حسن شمس آوری و محسن مدیر شانه چی ، نشر مرکز ، تهران
 براون، ادوارد ،  1338، انقلاب ایران ،، ترجمه و حواشي احمد پژوه، ویراست دوم ، نشر كانون معرفت، تهران
آبراهامیان ، یرواند ، 1387، ایران بین دو انقلاب - درآمدی بر جامعه شناسی سیاسی ایران معاصر ، ترجمه احمد گل محمدی و محمد ابراهیم فتاحی ولیلایی ، ویراست سیزدهم ، نشر نی ، تهران
هیوود ، اندرو، 1388 ، مقدمه ی نظریه سیاسی ، ترجمه عبدالرحمن عالم ، ویراست دوم ،  نشر قومس ، تهران
فوکو ، میشل ، 1377 ، ایرانی ها چه رویایی در سر دارند ، ترجمه حسین معصومی همدانی ،  ویراست سوم ، نشر هرمس ، تهران
مرکز اسناد انقلاب اسلامی ،1381 ، دگرگونی در نظام آموزشی و پژوهشی ایران  ، به روز رسانی شده در تاریخ 9 آذر 88
 [بازیابی شده در تاریخ 23 تیر 89] http://www.irdc.ir/fa/content/8213/default.aspx
با تشکر از راهنمایی های جناب بهراد رحمانی.


نوشته : م.سریرا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر