ظاهر نا شناخته :
اما وضوعی که در کافه جالب توجه بود این بود که هر کس در آنجا همراه با کسی و مشغول صحبتی با یا کاری بود . ممکن بود در نگاه اول برایشان یک شک محسوب شده باشد اما آنها به خیره نگاه کردن پی دی پی ادامه نمی دادند . برخوردشان بیشتر همراه با تسخر یا تاسف بود .
نوشته : م.سریرا ( مائده موید )
دانشجوی جامعه شناسی
اگر قصد اشتراک این مطلب را دارید لطفا قوانین ارجاع دهی را رعایت نمایید .
ممنونم :)
حضور با چادر و روبنده در مکان های عمومی و فرهنگی مانند تاتر شهر و کافه تمدن
از تجریش تا پل پارک وی ( پیاده )
تقریبا می توانم بگویم تمام کسانی که در نگاه اول با این ظاهر مواجه می شوند دچار شک می شوند . این شک را با نگاه های خیره و حتی دوری از من نشان می دهند . این مسافت را پیاده طی کردم زیرا تقریبا تاکسی برای سوار کردن من نمی ایستاد . تنها افرادی که تقریبا عادی رفتار کردند ، کارگر های افغانی بودند . به نظر می آمد که این نوع پوشش برای آنها عادی تر است .
مردم پس از گذشتن از من شروع به پچ پچ می کردند و حتی برخی از آنها تا سزا هایی می گفتند مانند : " همین ها ممکت را به گند می کشند !"
زمانی که زیر پل پارک وی رسیدم توجه مردم و واکنش ها شدید ترشان شدم . اغلب ماشین ها بیجا بوق می زندن و برخی شیشه های ماشین را پایین کشیده ، حرفی توهین آمیز می زدند . اما با این حال ترسی در مردم وجود داشت که مبادا من از دسته ی گشت های ارشاد باشم . زمانی که به زوج ها می رسیدم دختر ها از پسر های همراهشان فاصله می گرفتند و روسری و موهای خود را مرتب می کردند . وقتی می خواستم از عابر پیاده رد شوم هیچ ماشینی به احترام من به عنوان یک عابر نمی ایستاد و همگی طوری رد می شدند که انگار می خواهند مرا زیر بگیرند !
پایین پل برای مشاهده ی رفتار پلیس نسبت به این موضوع به سمت پلیس رفتم و برای این که افکار واقعی شان را متوجه شوم، از آنها آدرس تاتر شهر را به زبان انگلیسی پرسیدم . مامور پلیسی که آنجا بود متوجه حرف من نشد و مافوق خود را که به نظرم سرگرد بود صدا کرد . ایشان نیز حرف مرا به سختی فهمیدند ! برایم بسیار جالب بود که مامور های پلیس یک کشور زبان تقریبا بین المللی را به این وضوح متوجه نشوند . سرگرد رفت و از راننده تاکسی های آن طرف آدرس خواست . آنها متوجه شدند که من فارسی بلد نیستم . به پلیس گفتند که ما دربست او را می رسانیم ! پلیس پرسید چطور و راننده ها گفتند می گوییم 5-6 تا 5000 تومانی بدهد . او که ایرانی نیست ! پلیس نیز چون آدرس درست را بلد نبود داشت قبول می کرد . پلیس به جای این که به خاطر گرفتن مبلغ اضافی با راننده ها برخورد کند هیچ واکنشی نشان نداد. من در این حین از آنها خواستم که راه اتوبوس را نشانم بدهند . واقعا تعجب بر انگیز بود که زمانی که پلیس با یک فرد غیر ایرانی مواجه می شود و افرادی که می خواهند تخلفی انجام دهند مانند راننده ها ، هیچ واکنشی نشان نمی دهند .
زمانی که سوار اتوبوس شدم توجه ها بیشتر شد . در لحظه ی اول تمام افراد به من با تعجب نگاه کردند . در نگاه برخی ها نفرت و انزجار کاملا واضح بود . واکنشی جالبی که وجود داشت این بود که خانم های چادری و باحجاب ، زمان که مرا دیدند چادر خود را جلو تر می کشیدند و قسمت بیشتری از صورت خود را پوشاندند. کنار خانمی نشستم که با ناراحتی از من فاصله گرفت . دختر و پسری کناردر وسط ایستاده بودند . هنگامی که من را دیدند پسر با لحنی جدی و با ناراحتی به دختر که ظاهری تقریبا ساده داشت گفت : " نگاه کن ، بی این می گویند خانم . چی می شد اگر تو هم یک کم اینجوری بودی !) . بسیار جالب بود که هنوزم برخی از مردم و مرد ها بخصوص ، این نوع پوشش را نشانه ی خانم بودند و شخصیت بالا می دانند .
تاتر شهر
زمانی که به تاتر شهر رسیدم با همان نگاه های خیره مواجه شدم . در خیابان چند بار مردم محکم بهم تنه زند و با واژه هایی از قبیل : طالبان ، کثافت ها ، آدم کش ها و ... مواجه شدم . در تاتر شهر با دوستانم قرار داشتم و قرار بود که یکی از پسر ها همراه من باشد تا عکس عمل مردم را زمانی که با یک نفر با این پوشش همراه با یک پسر ظاهر می شوند بررسی کنم .
من تقریبا قبل از این که با این ظاهر در بیرون بیایم انتظار بیشتر این برخورد ها را داشتم . اما اتفاق بسیار جالبی که افتاد و من انتظارش را نداشتم برخورد با من به عنوان یک روسپی بود ! زمانی که منتظر رسیدن دوستانم بودم و رفتار ها را بررسی می کردم متوجه نگاه های خیره بعضی از مردان شدم . بعضی از آنها با پوزخند هایی می زدند و با شکلک هایی می خواستند چیزی را به من بفهمانند . وقتی می خواستم به طرف دیگری بروم یکی از آنها دنبال من آمد و شروع به حرف ها و پچ پچ هایی کرد . من واقعا ترسیده بودم اما در همان لحظه یکی از دوستانم که قرار بود کنار من باشد و بقیه از دور رفتار ها را زیر نظر بگیرند رسیدند و آن فرد با این که مرا با او دید اما باز هم دست بر نداشت و همچنین پیش می آمد .
رفتار های مردم عادی در تاتر شهر، می توانم بگویم با احترام تر بود . می توان گفت که فقط نگاه های خیره ی نه چندان طولانی وجود داشت . شاید برای این که تاتر مکانی است که هر کسی نمی رود و معمولا از طرز فکر و ذهن آزاد تری نسبت به انسان برخوردارند . در خیابان افراد های مختلف با طرز فکر مختلف وجود دارند اما در آنجا احساس کردم حد اقل طرز فکر ها شبیه به هم است .
کافه تمدن
درکافه اول دوستانم وارد شدند و نشستند چند دقیقه بعد من به تنهایی وارد شدم . واکنش متصدی کافه بسیار جالب بود . کاملا وحشت کرده بود و از جایش بلند شد . زمانی که به تنهایی پشت میز نشستم تمام افراد داشتند به من نگاه می کردند . حتی برخی افراد که من در دیدشان نبودم ، خم شده بودند تا من را ببینند . چند دختر با دیدند من بلند بلند شروع به خندیدن کردند . زمانی که کسی وارد کافه می شود ، رسم است که برایش جا سیگاری بیاورند . پیش خدمت با شک و تردید جلو آمد و جا سیگاری را تنها نشانم داد و اجازه خواست که بگذارد یا نه . این نشان می دهد که به نظر آنها یک زن با آن ظاهر سیگار نمی کشد جا سیگاری بی احترامی تلقی می شود . شک اول زمانی بود که من با آن پوشش وارد شدم و شک دوم زمانی بود که دوستم وارد شد و سر میز من نشست . این که یک دختر با آن ظاهر با یک پسر قرار داشته باشد بسیار عجیب می نمود و با هم همه با تعجب به من نگاه کردند . پس از مدتی میز کناری که در مورد سیاست های خاتمی مشغول به بحث بودند ، صحبتاشان به حجاب کشیده شده بود.
اما وضوعی که در کافه جالب توجه بود این بود که هر کس در آنجا همراه با کسی و مشغول صحبتی با یا کاری بود . ممکن بود در نگاه اول برایشان یک شک محسوب شده باشد اما آنها به خیره نگاه کردن پی دی پی ادامه نمی دادند . برخوردشان بیشتر همراه با تسخر یا تاسف بود .
زمانی که خواستیم خارج شویم دوستم رفت و من کیفم را گذاشتم و به دست شویی رفتم . در همین حین دوستان دیگرم گفتند که همه ترسیده بودند و فکر می کردند که در کیف تو بمب است و می خواستند کافه را خالی کنند که تو برگشتی .
این نشان می دهد که در یک کشور اسلامی که حجاب باید پسندیده باشد ، الگوی درست حجاب را همه به عنوان یک تروریست یا عضوی از گروه طالبان می دانند !!
تجربه ی جالبی بود که بسیار دوست دارم آن را در یک کشور غیر مسلمان امتحان و بی حجاب کنم.
نوشته : م.سریرا ( مائده موید )
دانشجوی جامعه شناسی
اگر قصد اشتراک این مطلب را دارید لطفا قوانین ارجاع دهی را رعایت نمایید .
ممنونم :)
جالب بود .آفرین به شما.این کار از هر کسی بر نمیومد.
پاسخحذفتو کشورهای غير مسلمون اين پوشش بيشتر براشون جا افتاده چون توريست از کشورهای عربی خيلی زياد دارن
پاسخحذفاتفاقاً اينجا به عربا با اين پوشش بيشتر ميرسنو توجه ميکنن که بهشون بد نگذره اونم بخاطره کيفه پولشونه که داره منفجر ميشه نه چيزه ديگه ;-)
آزمون بسیار جالبی بود و اینکه واکنش مردم به این موضوع چگونه بوده است واقعا قابل تحلیل و بررسی است. جالب است بدانید در تورونتو کانادا جایی که من در آن زندگی می کنم چندین بار با زنان چادر مشگی و روبنده دار در اماکن عمومی که عمدتا عرب یا پاکستانی هستند مواجه شده ام. حتی به یاد دارم بار اول که یکی از همین چادر مشکی های روبنده پوش از پشت قفسه ای در فروشگاه ناگهان در مقابلم ظاهر شد، از شدت ترس نزدیک بود سکته کنم. مردم آنجا غالبا نسبت به این پدیده بی تفاوت هستند و زیاد خیره نمی شوند. شاید از نظر آنها این هم نوعی پوشش در جامعه متکثر کانادایی است. ولی من هنوز نتوانسته ام خود را در رابطه با ضرورت حضور یا مهاجرت آنها به کانادا یا کشورهای غربی توجیه کنم.
پاسخحذفaliiii bod !afarin be in hame jorboze
پاسخحذفد
پاسخحذفمطلبت حالب بود خانوم!
پاسخحذفتو کشورای خارجی مخصوصا آمریکا و اروپا غیر ممکنه که اینجوری روت زوم کنن و با نگاهشون اذیتت کنن.
ولی بدون شک تحت تاثیر چیزی که تو تلویزیون و .... میبینن تو ذهنشون همون دبد تروریستی رو به تو خواهند داشت......
موفق باشی.....
بهم ایمیل بزن اگه خواستی در این مورد یه گپی بزنیم.
پاسخحذفMAHDI.NAMVAR@GMAIL.COM
در کشورهای غیر اسلامی این پوشش بسیار وجود داره چون از کشورهای سومای و سودان و بقیه کشورهای عربی به مقدار قابل توجهی پناهنده وجود دارد که همچین پوشش زننده ای دارند :) کسی همچین لباسی رو دوست نداره چون معلوم نیست کی و چی اون زیر هستش ممکنه یک مرد باشه و هزار کار خلاف انجام بدهند ولی متاسفانه دموکراسی این اجازه رو به همچین آدمهایی می ده که اینجوری لباس پبوشن
پاسخحذفsalam,
پاسخحذفmatlabeton ra khondam, vakoneshha jaleb bod.dar amrica agar kasi chenion posheshi dashteh basheh sad darsad terorist midonanesh
be khatereh tejrobaton tabrik migamn
baba damet garm ajab jigariii dariiii
پاسخحذفtajrobeee jalebi dariiii
روبنده و چادر الگوی درست حجاب نیست
پاسخحذفچطور نمی دونید؟
"الگوی درست حجاب"!! shoma chetore migin in olguye doroste hejabe!! bar aks in olguye kamelan eshtebah va moshkel dari az hejabe! be hamin khater ba in negahha ruberu shodin!
پاسخحذفایده ی جالبی بود.به امید روزی که تو ایران هر کسی باهر پوشش وعقیده ای قابل احترام باشه... امیدوارم همیشه موفق باشین.
پاسخحذفکار بسیار جالبی کردی و به نتایج جالبی رسیدی
پاسخحذفتقریبا بیشتر این عکس العمل ها برام قابل پیشبینی بود و بهش فکر کرده بودم.
به غیر از این دو مورد:
1.خانم های چادری و باحجاب ، زمانی که مرا دیدند چادر خود را جلو تر می کشیدند
2.همه ترسیده بودند و فکر می کردند که در کیف من بمب است.
میشه این جور مطالعات میدانی رو در زمینه های دیگه هم انجام داد.
بسیار مشتاق دیدن تجربیات مشابهتون هستم
سلام
پاسخحذفمرسی از نظرات تشویق ها و انتقادات همگی و خیلی لطف کردید . در مورد صحتبی که در مورد الگوی درست حجاب شد خواستم مطلبی عرض کنم .
منظور من از الگوی درست حجاب ، الگوی درست حجاب در کشور ایران نبود و الگوی حجاب در اسلام است . در قرآن کریم ذکر شده است که زنان باید خود را به مقنعه بپوشانند . حد حجاب گردی صورت ، مچ دست و مچ پا هاست . اما در تاریخ های زمان اسلام و احادیث ذکر شده است که حضرت زهرا و زنان مومن روبنده داشتند و حتی شنیده شدن صدایشان به وسیله نامحرم نا پسند بوده است و تمام زنان در آن زمان پوششی اینگونه داشتند و حتی روی چشم ها پوشش نازکی داشتند و در آن زمان این پسندید و الگوی درستی از حجاب بود . به مرور و با از بین رفتن حرمت حجاب ظاهری ، حجاب به این صورت در آمده است .
من می خواستم الگوی حجاب که در نظر اسلام و از نظر پیامبر دین اسلام پسندید می آمده را امتحان کنم .
ممنون از توجه شما .
سلام
پاسخحذفواقعا کار جالبی انجام دادید
توی دانشگاه ما (توی قم) یه خانمی بود که با ظاهری پوشیده تر از این میومد سر کلاس، یعنی دو تا پوشیه میزد، دستکش هم دستش میکرد!!! هیچ کس جرات نداشت حتی به اون خانم سلام کنه، تازه پشت سرش هم مسخره ش می کردن، یکی میگفت مرده، یکی میگفت حتما سیبیل داره، حتی پسرا سر اینکه ببینن کی میتونه کاری کنه که اون پوشیه شو برداره شرط می بستن!!! حتی بعضی از استادا هم مسخره ش میکردن البته پشت سرش. من واقعا دلم برای اون خانم سوخت... چون بعد از 3،4 هفته دیگه سر هیچ کلاسی و حتی تو دانشگاه دیده نشد... به نظر من دیگه هیچ آزادی ای توی مملکت ما وجود نداره، کسانی که نمی خوان پوشش داشته باشن رو دولت آزاد نمیذاره و کسانی که میخوان پوشش داشته باشن رو ملت :)
زیک زاک
یکی از دوستان در مورد انگلیسی صحبت کردنم سوالی فرمودند .
پاسخحذفمنظور من از انجام این کار فهمیدن فکر طرف مقابل بود . اگر فارسی صحبت مب کردم آنها خیلی راحت آدرس را به من می گفتند و من می رفتم . اما با این کار ، آنها به خیال خود که من متوجه حرف زدنشان نیستم ، افکارشان را با هم باز گو کردند .
مرسی از توجهتون
البته خیلی واکنشها غیر منتظره نبود. مگه انتظار داشتید در کافه بالاشهر تهران چه برخوردی با یک خانم چادری و روبنده دار داشته باشند؟ اگه بخواهید جامعه رو بهتر بشناسید باید با همین ظاهر در بین مردم سنتی برید و با آنها هم صبحت بشید و با دیدگاهشون مستقیم تر آشنا بشید. البته این جیمز باند بازی ها هم هیجان انگیزه و هم یه کمی خطرناک.
پاسخحذفعالی بود واقعا منم همیشه یه نگاه همراه با تحقیر بهشون دارم شاید اشتباه من باشه ولی چون دانشکده الهیات بودم بدم میاد ازشون بیشتر از افکارشون تا خودشون
پاسخحذفتحقیق میدانی بسیار جالبی بود لطفا دفعه دیگر کمربند انفجاری را هم امتحان کنید
پاسخحذفخیلی خوب بود. موفق باشید
پاسخحذفبهتون تبریک میگم. کار خیلی سختی انجام دادین.
پاسخحذفچه جراتي، فكر نكردي ميگرن و كتكت مي زدن؟
پاسخحذفيا نه يك دفعه ميكردنتون تو يك ماشين و ميبردندت. اينها اينجا نرماله!
یک بار بروید به قم یا مشهد و چادر بر عکس بپوشید (به نشانه آمادگی برای صیغه شدن) تا ببینید برخورد مردم چیست. دوست دختر من یک بار این کار را کرد و کلی خندیدیم. اگر یکی از دوستان شما فیلم هم بگیرد بسیار جالب خواهد بود. موفق باشید.
پاسخحذفدرود
پاسخحذفدر کدام کتاب اسلامی نوشته شده که چادر و روبند نوع درست حجاب هست؟
من در مونترال کانادا زندگی میکنم، یک روز تو قطار یک خانوم با چادر و روبنده وارد همون قسمتِ قطار شد که من نشسته بودم، من خودم واقعاً ترسیدم، ولی من تنها نبودام که ترسیدم.
در ایستگاه بعدی، تقریبا تمام مسافرها از اون قطار پیاده شدند.
تحقیق بسیار جالب لذت بخش و پر هیجانی بود. مرسی از اینکه این تجربه رو روی نت گذاشتید.
پاسخحذفدرود بر شما,
پاسخحذفامیوارم از کارتون یه تحقیق جامعه شناختی,یا روان اجتماعی ارائه کنید.حیف است این کار سخت و شجاعانه به یک مقاله علمی تبدیل نشود.
سرکار خانوم! من طلبهام و با همسر محجبه و چادریم که البته از روبنده استفاده نمیکند تا به حال چند بار برای همایشهای کاری به تهران آمدهایم و در همین مکانها یا شبیه به اینها و همچنین خیابانهای بالای شهر تهران هم گشتهایم و جزء احترام و ادب هم چیزی ندیدهایم. طبیعی است که با این ظاهری که شما در شهر گشتهاید، خواسته یا ناخواسته به دنبال جلب افکار عمومی و وادار ساختن آنها به واکنش بودهاید. در واقع شما به جای استفاده از حجاب رایج در کشور که حتی غیرمذهبیها هم با آن مشکل ذاتی ندارند از یک نوع شمایل غیر مرسوم و ناشناخته استفاده کردهاید که منجر به دریافت بازخوردهای ناقص در این تحقیق میدانی غیر استاندارد شده است!
پاسخحذفمردم ما از این اسلامی که این اراذل واوباش سردمدارش هستن متنفر هستن
پاسخحذفدوست خوبم تحقیق خوبی بود ولی در یک تحقیق علمی برای گرفتن نتیجه انقدر زود تصمیم نمی گیرند و از قبل چند تعریف انتخاب و بر اساس ان امار می گیرند در این جا شاید مصادره به مطلوب شده شاید اگر با مانتو هم بودی در روز عادی چند نفر متلک بگن فقط نوع ان با ظا هر شما فرق کرده دوم تعداد جمعیت و تعداد واکنش دهنده ها مهم است این اتفاق شاید در روز های عادی هم باشه ولی توجه نشه مهم این که در کشور های جهان سوم مردم به هم بیشتر واکنش نشان می دن شاید در اروپا حتی به ادم لخت هم تنها چند نفر نگاه کنند واین دلیل بر بی میلی جنسی در انجا نمی شود همانطور که توجه به شما دلیل ترس از زن چادری نیست مردم ما دوست دارند از کار هم سر در بیا ورند و هر چیز جدید برایشان سوژه است نه پلیس ما در خیلی از کشور ها تا خارجی می بینند نرخ تاکسی را بالا می برند پلیس هم چیزی نمی گه مثل کشور های اطراف غیر دبی اینها به تربیت اجتماعی برمی گرده و اون حس انتقام از خارجی ها چون عامل تمام بد بختی ها را از بچگی شنیده انها بوده اند گرچه در ست نیست ولی عرف می باشد و رفتار اجتماعی مجموع قانون و عرف است
پاسخحذف1- روبنده در صدراسلام نبوده و برخلاف آنچه که شما گفتید حضرت زهرا و زنان مومن صدر اسلام روبنده نمیگذاشتند.درروایات هست که فلان یار پیامبر دیده بوده در فلان روز حضرت زهرا رنگ پریده بوده واینکه حضرت زهرا به دفاع از شوهرش خطابه فدک را داشته....همچنین حضرت زینب سخنرانی مفصلی بعد از شهادت امام حسین در کاخ یزید داشته است.
پاسخحذف2- این تحقیق میدانی شما فوق العاده ایده جالب و جدید و جسارت و شجاعت بالایی در عمل داشت.چیزی که در تحقیقات میدانی داخل ایران بسیار کم بوده است. تبریک میگم و امیدوارم به این نوع تحقیقات ادامه و اونها رو انتشار بدهید.
اشتباه میکنید. گردی صورت و دستها تا مچ میتونن پوشونده نشن. الگوی درست و کامل حجاب همونیه که هر روز توی خیابونها تعداد زیادیشون دیده میشه و هیچ واکنشی هم از طرف اکثریت قریب به اتفاق برانگیخته نمیشه. اگر به این طرز پوشش شما عده ای واکنش نشون دادند به خاطر غیرمعمولی بودن حجابتون بوده. حضرت فاطمه توی مسجد خطبه میخوندن. حضرت زینب هم با سخنرانی حوادث کربلا رو برای مردم تشریح میکردن.
پاسخحذفبابا شرلوک هلمز
پاسخحذفچه جیگری داری, جیگر!
من اگه تو رو میدیم, تا چند روز به تعداد مشتهایی که به دیوار اتاقم زدم اضافه میشد
چند سال پیش در کشور مالزی توی آسانسور با یک خانم جوان عرب که روبنده داشت برخورد کردم! اینقدر نزدیک با یک خانم روبنده دار نبودم...
پاسخحذفتا رسیدن به طبقه پنجم باعث شد بهش نگاه کنم و نگاهمون بهم تلاقی کنه اگرچه دهانش رو نمی دیدم ولی از حالت چشمانش فهمیدم که بهم لبخند زد... چیز جالبی که دیدم آرایش خیلی زیاد چشمانش بو... سایه براق.. ریمل فراوون حتی کنار چشمهاش نگین چشبونده بود.. انگشتهای دستش هم بیرون بود وقتی دستش رو بالا آورد دیدم روی انگشتهاش هم با حنا طرح داره و آرایششون کرده... به نظر می رسه حتی زیر نقاب و روبنده و چادر نمیشه میل به زیبا بودن و زیبا نمایاندن رو از زنان گرفت!
ضمناً لذت بردم از این تجربه ات و درود بر تو بخاطر این ابتکارت!
دوستان عزیز
پاسخحذفتوجه داشته باسید که ما در کشوری که جمهوری اسلامی در آن برقرار است زندگی می کنیم . جمهوری اسلامی ! بنابراین حجاب باید به هر صورتی پسندیده و مورد احترام باشد و در صورتی که این تجربه کاملا به من نشان داد که حجاب در برخورد با اکثریت مردم عادی قابل احترام نیست در صورتی در دین اسلام بسیار پسندیده و توصیه شده است . اگر این طور بود باید به من بیشتر از دیگر زنان محجبه احترام گذاشته می شد در صورتی که من با بی احترامی مواجه شدم ! باید بگم این الگوی متداول حجاب نیست به این نتیجه رسیدم که پوشیده تر بودن احترام بیشتر نمی آورد .
همچنین من با این ظاهر وارد مکانی مانند تاتر شهر شدم که تقریبا وسط شهر است و آدم های روشن قکر از این نظر که به عقیده و پوشش همه احترام می گذارند ، حضور دارند به همین خاطر می خواستم عکی العمل آنها را نیز ببینم .
ممنون از توجه همگی.
تجربه ی جالبی بود.به خاطر ابتکارتون بهتون تبریک میگم!
پاسخحذفجالب بود
پاسخحذفآفرین جالب بود خیلی
پاسخحذفبه نظم در این تحقیق چند نکته لحاظ نشده
پاسخحذفاین نوع پوشش در ایران و میان توده های مذهبی اصلا عرف نیست و نتیجتا "لباس شهرت" است. واکنشهای متعدد مردم(مشخصا به عنوان روسپی) هم شاید به این دلیل باشد که این فرد قصد جلب توجه و خودنمایی دارد.
به نظر نمی رسد این ملاک درستی برای سنجش باشد
بهتر بود این خانم و تیم محقق محترم با چادر و حجاب عرف(مثلا رو گیری از گردی صورت) در این اماکن تردد می کردند تا واکنشها را می دیدند.
من تجربه حضور در این اماکن را با همسرم دارم و این واکنشها را هم ندیدم.
اين آزمون شما بيشتر تاثير متفاوت بودن رو نشون مي داد تا حجاب رو . در ايران هيچ كس واقعا رو بنده رو به عنوان نماد حجاب قبول نداره. رو بنده نماد افغان ها و طالبانه . و صرفا چيزيه كه مردم ايران عادت به ديدنش ندارن. براي همين واكنش هاي غير معمول نشون ميدن. اگه يه سياه پوست هم توي تهران راه بيافته همين برخورد باهاش ميشه. حتي در قسمت پندار هاي فاحشگي. ذهن بيمار خيلي از مرد ها فقط دنبال يه چيز خاصه. فقط شايد قسمت هاي مربوط به ترس رو در بر نداشته باشه.
پاسخحذفبسیار کار جالبی کردید. بهتره همین رفتار رو هم در بعضی از شهرستانها امتحان کنید. خیلی از مردم تهران ادعای فرهنگ بالا دارند اما در عمل ..........
پاسخحذفصمیمانه ممنونم از تمام حمایت ها ، تشویق ها و انتقادات . قطعا موردات ذکر شده را در وقالات آینده رعایت خواهم کرد . مرسی از پیشنهاد های خوب و ارزشمند همگی . به امید پیشرفت و وحدت همه ی دنیا به سوی خوبی ها .
پاسخحذفخیلی جالب بود اینطور آزمون ها برای مطالعات جامعه شناسی واقعا مفید
پاسخحذفاما یه نکنته که به نظرم میرسه اینه که غلو شده تو اینکار مخصوصا تعاریف مردم چون بیشتر مردم به دلیل مشغله ذهنی که دارن نسبت به این مسائل بی تفاوت هستند نه همه مردم بلکه اکثریت ولی در این مقاله اینجور القا شده که همه مردم, درثانی شما در تهران این کار رو انجام دادین نه در ارلینگتون تازه در اوجا هم بدلیل کثرت فرهنگ های مختلف داره کم کم عادی میشه ممنون... فرزام
جالب بود،یه جورایی کارتون شبهه به مکتب روش شناسی مردمی توی جامعه شناسی بود بانی این مکتب گارفینگل بود ،کارش ساختارشکنی از اشکال ساختاری نرمال ورفتارهای هنجار و معمول جامعه بود.گارفینگل شاگرداشو هم تشویق به این نوع از تحقیق ها میکرد ،در نهایت به خاطر یکی از همین تحقیقاش از دانشگاه اخراج شد
پاسخحذفدرسته .
پاسخحذفخیلی ممنون از نظر شما .
منم فکر می کنم آخر عاقبتم همین شه :)
درود
پاسخحذفدو مورد در این تحقیقات شما بسیار جالب و قابل پیش بینی ست اول اینکه مردم ما که البته محدود به شهر تهران و تجریش تا پارک شهر نمی شوند این است که به آنچه که وانمود میکنند هستند در باطن به آن اعتقادی ندارند مثلن اگر شما در جمع دوستان تان صحبت از رابطه ی بین یک دختر و پسر را پیش بکشید خیلی راحت میتوانید به تمام خواسته های دوستان تان در مورد یک رابطه ی آزاد پی ببرید اما فقط کافی ست در مورد خودش و رابطه ی ما بین دوست پسر خواهرش و خواهرش صحبت کنید بعید میدانم به تمام خواسته های یک رابطه ی آزاد پی ببرید و محدودیت و قوانین خاصی را که فقط مربوط به ایران است را میشنوید . همان ارتباط حجاب برای خود و خانواده و حجاب برای دیگران و ظاهر مردم گفتگوی راحت و آسان و با شجاعت زمانی ست که شما منکر تاریخ و فرهنگ خود بشوید و معنی و مفهوم زندگی همراه با خنده و شادی و نوشیدن و رقصیدن و ... در ایران همراه است با ترس که خود این ترس دست آورد دهه ی جدید ایران است و از نواندیشان دینی که ما بین تجدد و مدرنیته گیر افتاده اند و بهترین راه اتفاقن همین کاری ست که شما کردید یعنی سنت در مقابل مدرنیته ای که مجهول و هیچ پای بست فرهنگی ندارد و اتفاقن سنت در ایران حتی قبل از اعراب در ایران بوده و هست اگر میتوانستید تحقیقی بر خلاف این ظاهر انجام میدادید هم بسیار به تعریف من میخورد در آن زمان هم شما با المانهای غیر قابل پیش بینی بر میخوردید که بسیار تاسف بر انگیز است مثلن دست در شانه ی دوست پسر نه دوست دوست هم جنس تان در خیابان قدم بزنید فکر میکنم به پارک وی نرسید و در بین راه در یکی از کوچه ها سنگسار خواهید شد ، اینکه آیا میتوان در زمانی که حکومت زیر بتوی مردم را جستجو میکند هم میتوان انتظار داشت مردم به خصوصی بدون ظاهر یک انسان بی توجه باشند که من فکر نمی کنم و انتظار این احترام به انسانها در هر لباس و حجابی حفظ بشود .
بحث حجاب در ایران جدای بحث های متداول در رسانه های خارجی ست که در ایران حجاب در کنار اجبار را نمی توان تحلیل کرد و تعریف کرد خصوصن که مرد باشی و در گرمای 35 درجه بالای صفر پوشیدن روپوش و مقنعه را تجربه نکرده باشی .
دومین بحث که خیلی جالب بود این است که مردم در کافه شاپ به مذهب همان قدر اعتقاد دارند که به بمب گذاران انتحاری خاورمیانه ای یعنی مگر میتوان به تاثیر مذهب در اقدامات تندروها اعتقاد داشت اما هیچ سئوالی در مورد خود مذهب و دین خودمان نکنیم ، بسیار جالب است که بمب گذاری مختص به اعراب شده نه تندروی های مذهبی و شاید رو بند شما بیشتر برای اطافیان یک عرب را تداعی میکرده تا یک مذهبی و یا یک مومن ، که این هم باز خاص ایران است همین کمپین ها و صفحات خلیج فارس را نگاه کنید و متوجه خواهید شد که ایرانی با یک شعار و فقط یک شعار میتواند برای یک ملت مرگ بخواهد و مو را از ماست بکشد که در تاریخ اعراب چه بر سرمان آوردند و در زمان قبل تر کوروش کبیر و داریوش و ... ما چه و چه بودیم که همین اعتقادات نژاد پرستانه و آریایی گویان باعث پروفایلینگ ما واونها میشود و بعد همه را برای سر بریدن اعراب بسیج میکنند . آیا شما تا بحال در کوچه و خیابان :این اعراب دهانشان بو میدهد این افغانی ها همه شان خطرناک هستند را تا بحال نشنیده اید ؟
دیگه تحقیقات میدانی نمی خواهد ایران اگر استعدادش در نظم و نظام را داشته باشد بدون شک فاشیسم دیگری ظهور خواهد کرد با همین دلاور مردان و زنان آریایی .
تسلط اعراب به ایران با خیانت و نارضایتی های مردم خود گواه بر پیش بینی های جنگ ایران و خلفای اعراب است .
نارضایتی که حالا نه در ایجاد انگیزه شغل های فراوان انتظامی بلکه در زندگی روز مره نیز تاثیر گذاشته است بی مسئولیت همان ریا و دروغ گویست که در اشخاص سیاسی و اجتماعی و مردم عادی تاثیر گذاشته .
مادر بزرگ من تریاک میخورد و بعد از آن سیگار میکشید و بعد از پک آخر قرآن را باز میکرد و قران میخواند مادر بزرگ من آیا یک روسپی کافه نشین بود ؟
چقدر میتواند تحلیل های ما از اشخاص سطحی باشد که شخصیت را با رفتار ها در مخلوط کن نریزیم و معجون نسازیم و مذهب را تنها برای بهشتیان و جهنم را تنها برای بی مذهب ها و آتئیستها ندانیم که منه آریایی با هوش به چیزی که منطقی نیست باور دارد و ساده ترین راه را انتخاب میکند همان دسته بندی سیاه و سفید و نه هیچ وقت خاکستری .
من امروز این آزمایش رو تو سیدنی انجام دادم. بیشتر از روزهای قبل که با مانتو روسری میرفتم نگاه کردند ولی نه آنقدر زیاد و غیرقابل تحمل نبود http://koodakehdai.blogfa.com/post/217
پاسخحذفجالب بود و با مزه!
پاسخحذفبا این که کمی جانب دارانه بود اما حاوی نکات جالبی بود.
امیدوارم در موضوعات دیگری هم چنین کار میدانی را از شما ببینیم.
پیروز باشید...
من متنفرم از این آدما برام مهم نیست بهم انگ بخوره که از دموکراسی چیزی نمیفهمم ، به نظرم با این آدما باید رفتاری تحقیر آمیزتر از این داشت ، خسته شدم از بس میخوان طرز فکر و نوع پوششون رو به ما تحمیل کنن ، خوب برن عربستان همونجا هرچقدر دوست دارن خودشونو تو پارچه خفه کنن ، معلوم نیست اون زیر چه چیزی انتظار آدمو میکشه ضمن اینکه اکثر این نوع آدما با دیگران رفتاری بشدت تحقیر آمیز و زننده دارن
پاسخحذف